خسته ام از تداوم توالی روزمره زندگی ................
شجاعت یک فریاد سالها ست در من مرده است ......
دلم عشق می خواهد و بس ...........
نظرات 13 + ارسال نظر
خاله نسرین جمعه 23 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 12:03 ق.ظ http://nasrin161.blogsky.com

الهی! «ارباب حاجتیم و زبان سوال نیست.»؛
اگر همچنان می پسندی که محتاج باشیم.
ما را سائل کوی خود قرار داده و از غیرمستغنی ساز.
زیرا احتیاج به بارگاه تو عین استغناست.

ناز خانوم جمعه 23 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 01:28 ق.ظ http://nazkhanum.blogsky.com

عشق نزدیکه... فقط کافی دستاتو باز کنی و در اغوش بگیریش

عشق جسارت می خواهد اما من می ترسم

مهستا جمعه 23 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 07:20 ق.ظ http://mahasta.blogsky.com

عشق هم تکراری نشه؟!!!

مسافر جمعه 23 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 12:05 ب.ظ

زمان میگذرد بدون اینکه فریاد لحظه هایش را پشت سرت احساس کنی..
به پایان خواهد رسید داستان بدون اینکه ابتدای آن را به یاد بیاوری..
به پایان خواهد رسید غم و حسرت بدون اینکه آنچه را که بر تو گذشته کسی باور کند...

مجید جمعه 23 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 02:31 ب.ظ http://all4love.persianblog.com

بابا تو چه جوری زنده ای؟ همش که حرف از غم و دلتنگی و از این جور چیزهای بد می نویسی. مراعات حال ما رو هم بکن دیگه. من اگر مثل تو فکر می کردم که تا الان زنده نبودم. توکلت به خدا باشه.

هیچکس هیچکس جمعه 23 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 03:50 ب.ظ http://hichkasehichkas.persianblog.com

از چشمات می شه شنید صدای فریادتو!
اگه گفتی کجا دیدمت!

رادمهرراد جمعه 23 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 04:27 ب.ظ

سلام بزرگوار . دلگیر نبینمت . اول داد بزن وبعدم عاشق شو .... مخلص : رادمهرراد

[ بدون نام ] جمعه 23 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 08:12 ب.ظ

سلام; امیروارم روزهای خوب تو هم شروع شه و عاشق شی
البته عشقی که ارزش تو رو داشته باشه

حسین جمعه 23 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 08:46 ب.ظ

ببخشید آخری رو من نوشتم

هامون شنبه 24 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 12:17 ق.ظ http://shouka.blogsky.com

درنگ چرا؟...
خواسته ات را عمل کن...
جاودانی ما در پس عشق ماست

دلم می خواهد اما نمی شه که آدم یکی رو دوست داشته باشه که نمی دونه کیه :)

نیما شنبه 24 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 02:04 ب.ظ http://nimayee.blogsky.com

تو این پاییزی سرد و تاریک، همهء احساسم رو لای آخرین کلمات تو یافتم.... اما قلبم از عشق نخواهد ترسید، ورنه خواهد پوسید.

راستی غیبتم بخاطر درساست (ولی هنوز یه ماه نشده ها!) ممنون که بهم سر می زنی و مثه من بی معرفت نیستی! ;)

دیوونه یکشنبه 25 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 12:08 ق.ظ http://www.negin2305.persianblog.com

دوست داشته باش.. عاشق باش و جسور...حتی شده ندانی عاشق که اما این خود عشق است که زیباست .

طاهر یکشنبه 25 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 03:22 ب.ظ

این یه رقم جنس گیرت نمیاد. پس برو یه فریاد بزن و بگو دیگه منتظرت نیستم عشق. شاید یه ریزه بفهمی که چرا من اون جوری نوشتم. شایدم هست کسی جرات تحملش رو نداره. آخه هتی عاقل ترین مردمان زیر بار عشق خم میشوند ولی به راستی که عشق به لطافت نسیم خوش لبنان است(‌جبران)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد