من و تنهایی او

من وتنهایی او مثل همیم
هر دو پز اشک و غم
و او مرا با تنهایی خویش اشتباه می گیرد
و افسوس باید بروم
خوب می دانم روزی می فهمد که من تنهایی او نیستم

«دستم بگیر دستم را تو بگیر التماس دستم را بپذیر درمانی باش پیش از آنکه بمیرم»

نظرات 9 + ارسال نظر
آتون سه‌شنبه 2 دی‌ماه سال 1382 ساعت 09:21 ق.ظ http://www.atoon.blogsky.com

یاد من باشد تنها هستم
ماه بالای سر تنهایی است ...

سرمه سه‌شنبه 2 دی‌ماه سال 1382 ساعت 09:57 ق.ظ

گرمی دستای من کم شده دستاتو بده ...

هامون سه‌شنبه 2 دی‌ماه سال 1382 ساعت 11:01 ق.ظ http://shouka.blogsky.com

میدانی؟
تنهایی
هم دلگیر
هم زیباست...
دوست دارم غرق غرق
بمیرم...

یاشار سه‌شنبه 2 دی‌ماه سال 1382 ساعت 11:03 ق.ظ

منو ببخش منو ببخش که ناگزیرم ؛ باید برم حتی اگه بی تو بمیرم !!! (ابی)

مجید سه‌شنبه 2 دی‌ماه سال 1382 ساعت 12:29 ب.ظ http://all4love.persianblog.com

دیگه از این اصلانی شعر ننویسی که باهات قهر می کنم.
دلم برای صدای سکوتت تنگ شده بی معرفت.(عصبانی)

مجید سه‌شنبه 2 دی‌ماه سال 1382 ساعت 09:31 ب.ظ http://all4love.persianblog.com

به وبلاگ ما سر نمی زنی ها!!! بی معرفت شدی؟!

هیچکس هیچکس چهارشنبه 3 دی‌ماه سال 1382 ساعت 12:41 ق.ظ

من تنهایی او نیستم.... من می گم همه از وسط قصه میایم همه از وسط قصه می ریم....اهمیت زندگی تو بی اهمیتیشه

ماه مهر چهارشنبه 3 دی‌ماه سال 1382 ساعت 10:35 ق.ظ http://mahemehr.blogsky.com

تنهایی‌ام را ساده مگیر!
........
خیلی زیبا نوشتی
موفق باشی

مهشید پنج‌شنبه 4 دی‌ماه سال 1382 ساعت 05:38 ب.ظ http://midnight.persianblog.com

سلام...بسیار تا بسیار زیبا بود...موفق باشی...تا بعد...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد