دلم برای عشق می گیرد
دلم برای پاکی می گیرد
دلم برای بکارت اصیل چشمان شهلای دختران مشرق زمین می گیرد
دلم برای خودم برای دختران ایرانی می گیرد
تا کجا باید هجوم روسپیان را دید و دم نزد
تا به کی باید سقوط پاکی را دید و لبخند زد
تا کجا مردان رویاهایمان را در منجلاب هوسهای لحظه ای ببینیم و چشم بربندیم ؟
دلم برای مهربانی دستانی می گیرد که از رویاهایم می آمدند
تا کی خشم خدا را به چشم ببینیم و توبه را خاک کنیم ؟
امروز که به اینجا سر زدم توی وبلاگهایی که تازه مطلب نوشته بودند وبلاگی دیدم که دیدنش برام خیلی سنگین بود
اصلا فکر نمی کردم اینجا هم ....
دلم خیلی گرفت نمی دونم تا کجا باید تحمل کرد باور کنید آسمان هم می تواند قهر کند خشم خدا که شاخ و دم
ندارد بایید نگذاریم یگانه مهربان عالم ار ما قهر کند .
سلام ثمین جان..وبلاگ زیبایی داری!تبریک میگم
امیدوارم که دیگه دلت نگیره...
حق داری دلگیر باشی، تو دنیایی که عشق، آوارهء روءیاهاست.
سلام
مرسی به من سر زدی.
شعر از مارگوت میچل(اگر درست گفته باشم) که شعر هاش با صدای شاملو موجود است.
ثمین عزیز
با خواندن نوشته هایت تنها
سجده بر خاک وجودت می توان زد.
خوشحال میشم اگه بلاگ من رو هم قابل بدونی.
GOD'S SHADOW