تمام شب گریستم
چه آرام شکستم
چه بی صدا سوختم
و چه آسان فرو ریختم
دل من میگیرد
آه می کشد ,
می میرد
تمام عمر تو را فریاد می کرد
فریاد
و تو،
به پاییز می مانی
بهار را برایت سوزاندم تا بیایی
افسوس, ویرا نم کردی
کنون ویرانه هایم برای تو
آنها را ببر تا باور کنند
که حضورت دورغی بیش نیست
تو یه شاعر واقعی هستی!!
اندوهی در پس واژه هایت پرسه می زند... کاش می دانستم... اما احساست شکوهمند است.
.نیما
عاشقانه تر از مستانه ها و عاشقانه ها است...
سلام .
زیبا ترین و عاشقانه ترین ، عاشقانه ها .
تنهای عاشق