وقتی کسی به حرفت گوش نمی دهد سخن مگو

گندم عزیز است و دستان من خالی
اینجا
کسی نیست
کسی نمی آید
کسی نگاه نمی کند
کسی سخن نمی گوید

تمام شب باران بارید و چشمان کسی خیس نشد
تمام شب باران بارید و نگاه کسی بر آسمان نرفت
در بی نهایت مه تو را جستم و صدای هق هق باران که نبودنت را زار می زد
یاریت را چند فروختی؟
دو سنبله گندم؟

آری گندم عزیز است و دستان تو هم خالی

« از عشق و شیاطین دیگر » را حتما بخونید کتابی است از « مارکز » واقعا زیبا است.

خیلی تنهام حتی با خودم غریبه ام اما برخلاف همیشه اشکی برای ریختن ندارم مثل دیوانه ای گنگ مبهوت غربتی نامفهوم. شاید هم درگیر جنگهای درونی مابین اخلاقیات و واقعیات زندگی.

سلام خوبین؟

امروز می خوام درباره کتاب حرف بزنم

توی این چند وقته کتاب «دن آرام» نوشته «شولوخوف» رو خوندم خیلی خیلی خیلی خیلی جالبه به کسانی که حوصله کتابهای طولانی اما درست و حسابی رو دارند توصیه می کنم حتما بخونن. کتاب حدود ۲۰۰۰ صفحه است در ۴ جلد البته جدیدا ۲ جلدی اون با ترجمه شاملو هم به بازار اومده.

کتاب بعدی از نوشته های «مارکز» است به نام «ارندیرای ساده دل و مادربزگ سنگدلش» بهتون توصیه می کنم که اگر پیداش کردید حتما بخونینش واقعا عالی است یک داستان کوتاه است اما به نظر من به اندازه ۱۰۰۰ تا رمان می ارزه خودم تا حالا ۸-۹ بار خوندمش و هر بار یک نکته جدید توش پیدا کردم. البته درباره کتابهای « مارکز » به نظر من همشون عالی هستند از جمله « صد سال تنهایی » و « عشق سالهای وبا » و « گزارش یک قتل » جدیدترین کتاب «مارکز» با نام « ماندن برای بازگفتن » تازه وارد بازار شده که من هنوز نخوندمش ولی در برنامه ۱-۲ روز آیندم هست. امیدوارم که بتونین کتاب ارندیرای ساده دل ... رو پیدا کنید خیلی خیلی عالی است.

موفق باشید و پایدار

سلام

سال که عوض شد گفتم من هم می خواهم عوض بشم اما هنوز موفق نشدم هنوز اینقدر تنبل هستم که ۱ هفته یکبار هم به زور وبلاگ رو به روز کنم. شما به بزرگی خودتون ببخشید.