سلام

از همه شما ممنونم که به من سر می زنید می دونم که افراد کمی به وبلاگ من سر می زنند اما از همین افراد کم یکمی کمک می خوام می شه یکمی بهم کمک کنید؟

فرض کنید می خواهید با یکی حرف بزنید و بهش بگید که اونجوری که اون فکر می کند بدبین نیستید ولی بجز با متن و یا شعر نمی تونید حرفهاتون رو بگید و از بخت بد شما اون هم توجه زیادی به شعرهای شما نداره اون وقت چه کار می کنید ؟ در ضمن براتون مهمه که اون بفهمه که شما بدبین نیستید

خیلی خیلی ممنون می شم اگه بهم کمک کنید

سلام

امتحان های این ترم داره شروع می شه . برای من دعا کنید خیلی به دعا احتیاج دارم

عشق را که تنیدم
پیله ام را باران برد
خانه کوچک ابریشمیم را باران شست
عشق را که تنیدم چشمهایت را بستی

چه کسی می داند دل من غمگین است ؟
چه کسی می داند درد من سنگین است ؟
چه کسی می داند چشمهایم بارانی است؟
چه کسی می داند دستهایم قربانی است ؟

عشق را که تنیدم آسمان ابری بود
دل همچون سنگت سالها زخمی بود

کاش به اصالت خویش پایبند بودیم .
به اصالت سیرت خدایمان
و دروغ را اینچنین در خانه هامان مهمان نمی کردیم.


به تماشا سوگند و

به آغاز کلام و به پرواز کبوتر از ذهن

واژه ایی در قفس است


سهراب سپهری